در بخشی از کتاب عکسهای فوری میخوانید:
خاک سختتر شده سنگینتر از آن است
که باید باشد و جابهجا کردنش آدم را خسته میکند...
وسط حیاط ورودی گیاهکی از دل بتون سر بر آورده.
دوربینش را که یک لیسای کوچک است، در میآورد و از گل عکس میگیرد...
حال که هوا تاریک شده بود،
نویسنده بزرگ لئوتالستوی، به کمک دخترش رخت سفر در آورده
و لباس خواب تمیزی بر تن کرده بود، موها و ریشهایش شانه شده و در تختخواب آرمیده بود...
مردم خواهند گفت که زنم را ترک کردم و گمان میکنم که واقعیت این است که ترکش کردم اما آیا عمدی در کار بوده است؟... میلنا، چینهای دامنش را صاف کرد و از پنجره بیرون را نگریست. فکر کرد همین طور مینشیند تا آرون به او توجه کند. سالیان سال، شیوهاش مجذوب کن و محل نگذار بود... بچه رو با این داستانهای وحشتناک عذاب نده. شب خوابش نمیره...
شابک: | 9786009154142 |
دسته بندی: | عمومی |
موضوع اصلی: | داستان نویسی |
موضوع فرعی: | داستان کوتاه |
نوبت چاپ: | 1 |
وزن: | 181 گرم |
سال انتشار: | 1389 |
نگارش: | تألیف |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 144 |
پیشنهاد ما