شامل 70 شعر از باباچاهی است که در سالهای 1390 و 1391 نوشته شدهاند. مانند بیشتر دفترهای شعر باباچاهی، در این مجموعه هم، گفتوگویی با او در انتهای کتاب آمده است. طنز از ویژگیهای بارز شعرهای این مجموعه است و در همان شعر اول کتاب (در دل اشیا) هم دیده میشود: «کلاهبوقی فرهاد هم که در یکی از شیرفروشیهای میدان شوش/ پیدا شده/ با جاروبرقی گاهی الفت خاصی پیدا میکنیم/ با رفتگر محله/ مخصوصا/ طوفان هم گاهی تار و مار میکند اسمهایی که شما آدمها/ رویمان گذاشتهاید: گوشواره سینهریز دستبند. /داری که بگویی هنوز؟ نداشت نگفت/ نوبت که به آدم رسید/ گندم را تف نکرد گاز نزد سیب را/ برگ انجیر را برنداشت خجالت کشید گفت: / آدم آدم است ولی/ شترچرانیهای خودش را دارد زیر سقفهای دولاشده…». خود باباچاهی در گفتوگوی انتهایی کتاب، تاکید و تمایل به نوعی «شکلباختگی و شعرافشانی» را از ویژگیهای مجموعه شعرهای اخیرش دانسته است: «نوعی گسستهنمایی که متصل به پیوستی است که در لایههای منفرد شعر نهان و عیان است.» او همچنین درباره پررنگترشدن طنز و تغزل در شعرهای جدیدترش گفته: «فضای پیرامون تراژیکتر شده است! از طرفی نیز آدم شوخطبع و «دل به راه»ی هستم!
شابک: | 9789643517700 |
دسته بندی: | عمومی |
موضوع اصلی: | داستان نویسی |
موضوع فرعی: | شعر معاصر |
نوبت چاپ: | 1 |
وزن: | 191 گرم |
سال انتشار: | 1392 |
نگارش: | تألیف |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 136 |
پیشنهاد ما