زبانِ پارسی را چه شده است
بدین لطیفی و خوبی؟
که آن معانی که در پارسی درآمده است
در تازی نیامده است.
-ص60، به نقل از مقالاتِ شمسِ تبریزی
خشکیدنِ شاخسارِ سخن بعد از گلستان، به علتِ خشکیدنِ سرچشمۀ فکر است و از دست دادنِ سررشتۀ معنی؛ ربطی ندارد به تعیینِ «حدّ ِ سخنرانی و زیبایی» توسطِ سعدی. صدسال بعد، حافظ هم، مثل بقیه، سرش از طنینِ کلامِ سعدی پر بود و از گفتارش گرته بر می داشت [...]. حافظ که رفت ریشۀ معنی به تیشه حواله شد. مقلّد بود بعدِ مقلّد، که با تکیه بر کلیشه هایِ کتاب هایی از نوعِ تاریخِ وصّاف، همین طور دست به قلم می برد-اغلب از رویِ دستِ دیگری- تا کارِ نثر به ترکستان کشید، و شیوۀ شعر، به هندوستان. از این به بعد، جز در مواردِ معدودی، همه یکسر سقوط بود و زوال و تعارف-سجع و استعراب و فرار از معنی و محتوا. نثرِ فارسی، زبانِ زندۀ گفتار را یکسره از یاد برد، و جز پوستی گری گرفته، و چرکین، چیزی از آن برجا نماند.
شابک: | 9789644311031 |
دسته بندی: | عمومی |
موضوع اصلی: | داستان نویسی |
موضوع فرعی: | نقد ادبی |
نوبت چاپ: | 2 |
وزن: | 561 گرم |
سال انتشار: | 1399 |
نگارش: | تألیف |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | گالینگور |
تعداد صفحه: | 358 |
پیشنهاد ما