از متن کتاب :
بابا مجبور شد دو دندان کناری بالایش را بکشد و چون پول نداشت جایش چیزی بکارد، وقتی می خندید هم فک پایین اش کج می شد و هم جای خنده اش سیاه می شد و مامان می گفت یا یک دندان ارزان پیدا کن و دندان بکار یا دهانت را ببند و بخند، که بابا می گفت دو تا کار را نمی تواند همزمان با دهانش انجام بدهد.
شابک: | 9786008280125 |
دسته بندی: | عمومی |
موضوع اصلی: | داستان نویسی |
موضوع فرعی: | داستان ایرانی |
نوبت چاپ: | 1 |
وزن: | 229 گرم |
سال انتشار: | 1399 |
نگارش: | تألیف |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 232 |
پیشنهاد ما