ناشر: انتشارات مروارید
نویسنده: مارسل پروست
مترجم: احمد پرهیزی
شابک: 9789641914082
2٬950٬000 ریال
کالا در حال حاضر موجود نمی باشد
«در آن اوقات صبحگاهی که نمیدانم چرا میخواهم اکنون خاطرم را بدان ایام متمرکز کنم، همچنان بیمار بودم، سراسر شب را به بیداری میگذراندم، صبح دراز میکشیدم و روز را میخوابیدم. اما آن دورهای را که امید داشتم بار دیگر ببینم هنوز بسیار نزدیکِ من بود، دورهای که امروز حس میکنم انگار کس دیگری آن را زیسته است، منظورم زمانی است که ساعت ده شب به بستر میرفتم و ضمنِ چند بار بیدارشدنِ کوتاهمدت تا فردا صبح میخوابیدم. اغلب، بهمحض خاموشکردن چراغِ اتاقم، چنان سریع خوابم میبرد که فرصت نمیکردم به خود بگویم که دارم میخوابم. نیز نیمساعت بعد، فکر اینکه وقت خواب است بیدارم میکرد، میخواستم روزنامهای را که به خیالم هنوز در دست دارم کنار بگذارم، با خودم میگفتم: «دیگر وقتش است که چراغ را خاموش کنم و فکر خواب باشم» و تعجب میکردم که اطرافم تنها چیزی که میدیدم تاریکیای بود که شاید هنوز نه برای چشمم و نه برای ذهنم چندان تسکیندهنده نبود و آن را چیزی بیوجه و فهمناشدنی میدیدند، چیزی بهواقع تاریک و مهم.
چراغ را از نو روشن میکردم و به ساعت نگاه میکردم: هنوز نیمهشب نشده بود. صدای سوت قطارها را در دوردستها میشنیدم، که نشان از گستردگی ییلاق خلوتی داشت که در یکی از همین شبهای آراسته به نور مهتابش، مسافری شتابان به سوی ایستگاه بعدی میرود، درحالیکه در خاطرهٔ خود لذتی را حک میکند که با همراهی دوستانش که تازه ترکشان کرده مزهمزه کرده، لذت بازگشت. گونههایم را به گونههای بالش میفشردم که همواره پُر و تازهاند، شبیه گونههای بچگیمان که خود را به آنان میفشاریم. لحظهای چراغ را باز روشن میکردم تا ساعت مچیام را ببینم؛ هنوز نیمهشب نشده بود. این همان وقتی است که بیمار، که دارد شب را در مسافرخانهای غریب سر میکند و از شدت حملهٔ موحش بیماری بیدار شده، خشنود میشود چون زیر درب باریکهای از نور روز میبیند. چه سعادتی، روز شده است، تا لحظاتی دیگر همهٔ اهل مسافرخانه بیدار شدهاند، میتواند زنگ بزند، به کمکش خواهند شتافت! در برابر رنجش شکیبایی پیشه میکند. بله، انگاری صدای پایی هم آمد... همانوقت، باریکهٔ نوری که زیر در میدرخشید خاموش میشود. نیمهشب است، آمده بودند گاز را خاموش کنند، همانکه او فکر کرده بود صبحگاه است و حالا او باید سراسر شبِ دراز را در رنجی تحملنشدنی بهسر برد بیهیچ کمکی.»
شابک: | 9789641914082 |
دسته بندی: | عمومی |
موضوع اصلی: | داستان نویسی |
موضوع فرعی: | نقد ادبی |
نوبت چاپ: | 6 |
وزن: | 356 گرم |
سال انتشار: | 1396 |
نگارش: | تألیف |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 310 |
پیشنهاد ما