ناشر: انتشارات پارسه
نویسنده: آلکساندر پوشکین
مترجم: حمیدرضا آتش برآب
شابک: 9786002539045
2٬990٬000 ریال
کتاب «دوبروفسکی» اثر آلکساندر پوشکین
یک شاهکار از ادبیات کلاسیک روسیه. کتاب «دوبروفسکی»، چنانکه در یادداشت ابتدای ترجمۀ فارسی این رمان اشاره شده، بهباور منتقدان بزرگی نظیر بلینسکی و چیرنیشِفسکی، در کنار رمان «دختر سروان» و منظومۀ «سوارکار مفرغی»، جزو بهترین و مهمترین آثار آلکساندر پوشکین است.
متن اصلی کتاب «دوبروفسکی» اولین بار در سال 1841، چند سال بعد از مرگ پوشکین، منتشر شد و پوشکین نتوانست بیشتر روی این رمان کار کند و به تصحیح و بازنویسیاش بپردازد اما همین نسخهای که از این رمان به جا مانده، آن را در فهرست بهترین آثار ادبیات کلاسیک روسیه نشانده است.
کتاب «دوبروفسکی» یک رمان ماجراجویانه و ملودرام دربارۀ ظلم و زورگویی و عواقب رنجبار آن برای انسانی نجیبزاده اما فقیر است که زیر بار ستم و تحقیر از جانب همسایۀ ثروتمند و قدرتمند خود نمیرود و زبان به تملق او نمیگشاید و این باعث تلخکامیاش میشود و زندگی پسر او را نیز با تلخکامی مواجه میکند.
پوشکین داستان کتاب «دوبروفسکی» را گویا براساس سرگذشت ملّاکی فقیر از بلاروس، به نام آستروفسکی، نوشته است که براثر نزاع با همسایه، زمینهایش را از دست میدهد و فقط تعدادی رعیت در کنارش میمانند و کارش به سرقت و راهزنی میکشد.
براساس کتاب «دوبروفسکی» اُپِرا، فیلم و سریال هم ساخته شده است.
مروری بر کتاب «دوبروفسکی»
پوشکین در کتاب «دوبروفسکی» داستان نزاعی میان دو همسایه را روایت میکند که به تیرهروزی یکی از آنان و فرزندش میانجامد.
ماجرای کتاب «دوبروفسکی» از این قرار است که روزی بین دو دوست به نامهای ترایهکوراف و دوبروفسکی، که هردو زمیندار هستند اما یکیشان از اشراف پرنفوذ و ثروتمند و صاحب جلال و جبروت و دیگری زمینداری فقیر اما با عزت نفس است، کدورتی پدید میآید و این کدورت سرآغازِ داستانی پُر آبِ چشم برای دوبروفسکی میشود.
ترایهکوراف در کتاب «دوبروفسکی» زمینداری اشرافی است که همه، بهدلیل نفوذ و قدرت و ثروتش، تملق او را میگویند و کسی جرأت ندارد روی حرفش حرف بزند. او زندگی پرتجمل و عیاشانهای دارد و با اتکا به جایگاهش به دیگران ظلم میکند.
تنها کسی که در کتاب «دوبروفسکی» زبان به تملق ترایهکوراف باز نمیکند و در حضور جمع بهصراحت و بی تعارف و تملق با او حرف میزند و ترایهکوراف هم تحملش میکند و چیزی به او نمیگوید، دوست قدیمی او، دوبروفسکی، است. اما سرانجام روزی ماجرایی پیش میآید که دوبروفسکی مورد غیظ و غضب دوست توانگرش واقع میشود و بهدنبال این قضیه، روزگارش سیاه میشود.
پسرِ دوبروفسکی اما این ظلم را برنمیتابد و میخواهد جلو ظلم ترایهکوراف بایستد و انتقام پدرش را بگیرد و در این راه، کارش به راهزنی بهشیوۀ عیاران، یعنی گرفتنِ مالِ ثروتمندان و بخشیدنِ آن به فقرا، میکشد. در این میان پای ماجرایی عاشقانه هم به کتاب «دوبروفسکی» باز میشود و این ماجرا بر تلخکامی پسرِ دوبروفسکی میافزاید. اما فرجام این داستان پرماجرا چه خواهد شد؟ جواب این پرسش را با خواندن کامل کتاب «دوبروفسکی» خواهید یافت.
در بخشی از کتاب «دوبروفسکی» میخوانید: «سرگرمی همیشگی جناب ترایهکوراف عبارت بود از گردش در املاک درندشت خود، ضیافتهای متعدد و طولانی و شوخیهای مندرآوردی عجیبی که اغلب دامنگیر آشنایان جدیدی میشد؛ هرچند رفقای قدیم هم از گزندش در امان نبودند، مگر شخصی به نام آندرِی گاوریلاویچ دوبروفسکی که همیشه از این قاعده مستثنا میماند. این دوبروفسکی از ستوانهای بازنشستۀ گارد امپراتوری بود و نزدیکترین همسایۀ او بهشمار میآمد و هفتادسر رعیت داشت. ترایهکوراف، که حتی در مناسبات خود با افراد عالیمرتبه هم گستاخ و مغرور بود، دوبروفسکی را با وجود مالومنال ناچیزش محترم میشمرد. این دو زمانی همخدمتی بودند و ترایهکوراف عملاً از خلقوخوی تند و قاطعیت رفیقش آگاه بود.»
دربارۀ آلکساندر پوشکین، نویسندۀ کتاب «دوبروفسکی»
آلکساندر سرگییویچ پوشکین (Александр Сергеевич Пушкин)، متولد 1799 و درگذشته به سال 1837، شاعر، نمایشنامهنویس و داستاننویس اهل روسیه بود. از پوشکین بهعنوان بزرگترین شاعر روس و بنیانگذار ادبیات مدرن روسیه یاد میشود.
پوشکین بهشدت تحت تأثیر اندیشههای عصر روشنگری فرانسه، بهویژه اندیشههای ولتر، و از طرفداران اصلاحات اجتماعی در روسیه و سخنگوی رادیکالهای ادبی بود و این موضوع، خشم دولت را علیه او برانگیخت.
پوشکین همچنین در دورهای از زندگیاش عضو سازمانی مخفی شد، که هدفش سرنگونی حکومت عثمانی در یونان و ایجاد یک دولت مستقل یونانی بود.
پوشکین عمری کوتاه داشت و در سیوهفتسالگی در دوئل کشته شد اما آثار ادبی مهمی از او به جا ماند و با آثارش بسیار بر نویسندگان روسی پس از خود تأثیر گذاشت.
از جمله نویسندگان بزرگ و مهم روسیه که از پوشکین تأثیر گرفتهاند میتوان به تالستوی و تورگنیف اشاره کرد. آثار او اما نهفقط بر عالم ادبیات که بر عالم موسیقی نیز تأثیراتی جدی به جا گذاشته و الهامبخش موسیقیدانان بزرگ و برجسته و مهمی چون موتزارت، چایکوفسکی، راخمانینف و کورساکوف بوده است.
از جمله آثار آلکساندر پوشکین میتوان به رمان منظوم «یِوگنی اُنهگین»، منظومۀ «سوارکارِ مفرغی» و رمان «دختر سروان» اشاره کرد.
دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «دوبروفسکی»
کتاب «دوبروفسکی» با ترجمۀ حمیدرضا آتشبرآب در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.
حمیدرضا آتشبرآب، متولد 1356 در اهواز، مترجم ایرانی و پژوهشگر زبان و ادبیات روسی است. آتشبرآب در دانشگاه دولتی مسکو تحصیل کرده و تاکنون آثار زیادی را از ادبیات روسیه به فارسی ترجمه کرده است. از جمله ترجمههای او از ادبیات روسیه میتوان به کتابهای «جنایت و مکافات»، «سوارکار مفرغی»، «یادداشتهای زیرزمینی»، «مرشد و مارگاریتا»، «یادداشتهای شیطان»، «یادداشتهای اینجانب»، «مرگ ایوان ایلیچ»، «خندۀ سرخ» و «قمارباز» اشاره کرد.
از رمان «دوبروفسکی» ترجمۀ فارسی دیگری هم موجود است که مترجم آن هوشنگ مستوفی و ناشرش انتشارات جاودان خرد است.
شابک: | 9786002539045 |
دسته بندی: | عمومی |
موضوع اصلی: | داستان نویسی |
موضوع فرعی: | داستان خارجی |
نوبت چاپ: | 3 |
وزن: | 315 گرم |
سال انتشار: | 1403 |
نگارش: | تألیف |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | گالینگور |
تعداد صفحه: | 200 |
پیشنهاد ما