ناشر: لیوسا
نویسنده: جک کانفیلد
مترجم: مهدی افشار
شابک: 9786003360471
3٬500٬000 ریال
من تقریبا گوشی از دستم افتاد وقتی شنیدم پدر جولیا امروز مرد. وقتی گوشی را گذاشتم» گیج و منگ به اتاقم رفتم و گوشی سی دی پلیر را بر گوشم گذاشتم به امید آنکه صدای ترانه های دلنشین, آرامشی به من بخشد. اگرچه می دانستم چنین روزی فرا می رسد. با این حال احساس کردم گویی تندبادی مرا در هم شکسته. وقتی روی تختخوابم نشستم و اشک بی اختیار جاری می شد. مادرم به نرمی وارد اتاقم شد و به گرمی مرا در آغوش کشید. درحالیکه شانه های مادر را گهواره کرده بودم. به تابستان گذشته اندیشیدم. با جولیا و پدر و مادرش به جزیره ای در دور از ساحل کالیفرنیای جنوبی به سفر رفته بودیم. اوقات خوشی داشتیم. به تماشای غروب های نفس گیر ساحل نشستیم. در رستوران هایش غذا خوردیم و در طول ساحل ناهموار دوچرخه سواری کردیم. پدر جولیا وظیفه خود می دانست تا همه ی آرزوهای ما را برآورده گرداند. اکنون می دانم در زیر آن همه خنده و شوخی. آقای یولاندا باید زجر می کشیده. یک شب وقتی من و جولیا آماده می شدیم که بیرون برویم. خانم یولاندا به اتاق ما وارد شد. به نظر مضطرب می رسید. به ما گفت آقای یولاندا بیمار است و نمی تواند با ما بیاید. جولیا احساس خطر نکرد و ما طبق برنامه خودمان بدون حضور پدرش بیرون رفتیم.
روز بعد آقای یولاندا مثل همیشه ظاهر گردید: نرم گو. بخشنده و آسان گیر. از آنجا که او اشاره ای به بیماری اش نکرد. من نیز دیگر درباره این مسأّله فکری نکردم زیرا ادامه ی سفر دلنشین و بی همانند بود.
وقتی مدرسه آغاز شد. دوستی من با جولیا رنگ تازه ای به خود گرفت. مشاهده کردم او دوستان تازه ای برای خود برگزیده و مرا در برنامه های خود سهیم نمی داند. احساس کردم مرا در غبار رها کرده. دیری نپایید که دیگر با هم دوستان مشفقی نبودیم. راستش دشوار می توان گفت که دیگر اصلاً دوست بودیم.(متن کتاب)
شابک: | 9786003360471 |
دسته بندی: | عمومی |
موضوع اصلی: | روانشناسی |
موضوع فرعی: | سبک زندگی |
نوبت چاپ: | 5 |
وزن: | 535 گرم |
سال انتشار: | 1400 |
نگارش: | تألیف |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 464 |
پیشنهاد ما