مریم! مریم!
-بخدا دارم بهت راست می گم كیمیا! اگه باور نمی كنی از احمدآقا بپرس! ما تحقیق كردیم! بعد از رفتن تو، اونم رفته سر زندگیش! مثل خودت! مثل همه!
رفته با دوستاش گشته، كیف كرده، خوش گذرونده! اون وقت تو، این همه مدت خودتو عذاب دادی!
(سرش رو گذاشت رو زانوم و آروم گفت)
-اون عاشقم بود! عاشقم بود!
-بود اما وقتی دید كه تو رفتی، رفت و عاشق یكی دیگه شد! كسی كه عاشق تو بوده و هنوزم هست پدرته! مادربزرگ ته! اونان كه عاشق تو هستم! دخترته كه عاشق توئه! فرزین بعد از تو رفته دنبال زندگیش! اون دفتر خاطرات یه مشت حرفای بچه گونه بوده!
(سرش رو بلند كرد و با گریه گفت)
-پس چرا رفته و از كوه پریده پائین؟!!
-از كوه نپریده پائین! زمـ ـستون می ره كوه! همه جا برف بوده و یخبندون! پاش لیز می خوره و می افته پائین! دوست شم باهاش بوده! اون همه رو تعریف كرده!
آروم گفت)
-داری بهم دروغ می گی كه من آروم بشم!
-نه به جون خودت! نه به جون مادرم! نه به جون پدرم!
نه به خدا قسم! دارم بهت راست می گم! ما همه چیز رو می دونیم! اون اصلاً منتظر تو نمونده! قرار بوده ازدواج كنه! براش رفته بودن خواستگاری! حتی نامزدم كرده بودن! باور نمی كنی از احمدآقا بپرس! می خوای دوستش رو خبر كنیم بیاد و برات بگه كه بعد از رفتن تو چیكار كرده؟! با چند نفر بوده!؟ سرش كجاها، گرم چه كسایی بوده؟! ...
شابک: | 9789644122321 |
دسته بندی: | عمومی |
موضوع اصلی: | داستان نویسی |
موضوع فرعی: | داستان ایرانی |
نوبت چاپ: | 16 |
وزن: | 468 گرم |
سال انتشار: | 1399 |
نگارش: | تألیف |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 414 |
پیشنهاد ما