ناشر: انتشارات صدای معاصر
نویسنده: مصطفی رحماندوست
شابک: 9786001038136
1٬200٬000 ریال
کالا در حال حاضر موجود نمی باشد
یکی بود، یکی نبود. خیاطی بود که در نزدیکی گورستان شهر، دکان خیاطی داشت. او با اینکه هر روز شاهد مرگ تعدادی از همشهریانش بود، اصلاً به فکر مردن خودش نبود. خوب میخورد و خوب میخوابید و فکر میکرد که صدسال دیگر هم زندگی خواهد کرد. اصلاً به فکر کار مردم نبود. قول میداد لباسی را چندروزه بدوزد و تحویل مشتری بدهد، اما دوخته شدن و تحویل لباس، ماهها طول میکشید. اجرت زیادی میگرفت و مردم را ناراضی میکرد. خیاط شاگرد جوانی داشت که مثل او نبود. با اینکه از استادش حساب میبرد، اما گاهی که فرصتی پیش میآمد از مرگ و روز قیامت برای استاد خیاط تعریف میکرد و او را به خوشقولی و رعایت حال مردم دعوت میکرد. خیاط هم یک گوشش در بود و گوش دیگرش دروازه. حرفهای شاگردش را از این گوش میشنید و از آن گوش بیرون میکرد.
خیاط برای خنده هم که شده در دکانش کوزهای گذاشته بود و توی آن سنگریزه میانداخت. وقتی مردهای را از کنار دکان او عبور میدادند تا به گورستان ببرند، خیاط سنگریزهای را توی کوزه میانداخت. آخر هر هفته مینشست و سنگریزههای داخل کوزه را میشمرد تا ببیند در هفتهای که گذشته، چند نفر مردهاند.
شابک: | 9786001038136 |
دسته بندی: | عمومی |
موضوع اصلی: | داستان نویسی |
موضوع فرعی: | داستان ایرانی |
نوبت چاپ: | 3 |
وزن: | 181 گرم |
سال انتشار: | 1402 |
نگارش: | تألیف |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 124 |
پیشنهاد ما